درس 8 واقعه ى بزرگ دوم
واقعه ى قيامت چگونه اتفاق مى افتد؟
چه مراحلى طى مى شود تا نيكوكاران به بهشت و بدكاران به جهنم درآيند؟
آيا راهى براى درك اين مراحل هست؟
خداى بزرگ آن واقعه ى عظيم و حوادث قبل و بعد آن را به روشنى در قرآن كريم بيان كرده است. به پيشگاه قرآن مى رويم تا پاسخ اين سؤال ها را دريابيم.
وَنُفِخَ فِى الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِى السَّمَوَاتِ وَمَن فِى الْأَرْضِ إِلَّا
مَن شَآءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ
و در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است، بىهوش شده و مىميرد، مگر آن كه را خدا بخواهد؛ سپس بار ديگر در آن دميده شود، پس ناگاه آنان زنده شده، به پا خيزند و به اطراف نظر مىكنند.
طبق صريح اين آيه، پايان عمر دنيا و آغاز رستاخيز، از طريق نفخه است. اين نفخه گاهى به صورت دميده شدن در صور و شيپور «نُقِر فى النّاقور»
و گاهى با تعبير «القارعة»
به معناى كوبنده وگاهى با تعبير «الصّاخة»
به معناى صداى هولانگيز و گاهى با تعبير «صيحة» آمده است.
به هم ريختن نظام هستى ونابودى طبيعت از طريق ايجاد صداى وحشتناك، براى كسانى كه در جبهه صداى موج انفجار يا شكستهشدن ديوار صوتى را شنيدهاند باور كردنى است.
روايات، مسئول دميدن در صور را فرشتهاى به نام اسرافيل دانستهاند.
تمام انسانها به هنگام نفخهى صور مىميرند، پس مراد از استثنا در جملهى «الاّ مَن شاء اللّه» بيان قدرت الهى است. يعنى دست خداوند بسته نيست و در آن زمان كه همه مىميرند اگر خدا بخواهد، افرادى را زنده نگاه مىدارد. چنانكه در بعضى روايات نام جبرئيل و اسرا
فيل و ميكائيل يا شهدا به عنوان كسانى كه زنده مىمانند آمده است.
مرگ و رستاخيز همهى انسانها، براى خداوند آسان و همچون دميدن در شيپور است. «نُفخ صَعق»
وقوع قيامت را قطعى بدانيد. با آنكه قيامت در آينده واقع مىشود، امّا افعال مربوط به آن، به صورت ماضى به كار رفته كه نشانهى قطعيّت آن است. «نفخ صعق ينفخ»
رستاخيز، تنها مربوط به انسانها و ساكنان زمين نيست. «مَن فى السموات و مَن فى الارض»
ميان نفخهى اول و دوم قيامت، زمانى طولانى است. «نفخ... ثُمّ نفخ»
رستاخيز، ناگهانى و دفعى است. «فاذا هم» نشانهى ناگهانى بودن است.
وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِاْىءَ
بِالنَّبِيِّيْنَ وَ الشُّهَدَآءِ
و در آن روز زمين به نور پروردگارش روشن گردد و نامهى اعمال را در ميان نهند و پيامبران و شاهدان را حاضر سازند و ميان آنان به حقّ داورى شود در حالى كه بر آنان ستم نمىرود.
مراد از «نور ربّ»، يا نور حقّ و عدالت است كه خداوند در آن روز زمين را با آن نورانى مىكند يا مراد نورى است غير از نور خورشيد و ماه كه خداوند در آن روز مىآفريند. البتّه مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان مىفرمايد مراد از «نور ربّ» كشف اسرار و حقا يق در قيامت است، سپس براى تأييد نظر خود آيهى سورهى ق را گواه مىگيرد «لقد كنت فى غفلة من هذا فكشفنا عنك غطاءك»
در تفسير اطيب البيان مىخوانيم چون در قيامت نور خورشيد و ماه گرفته مىشود، مراد از «نور ربّ» نورى است كه از مؤمنان بر مىخيزد. سپس اين آيه را به عنوان شاهد ذكر مىكند «يومترى المؤمنين و المؤمنات يسعى نورهم بين ايديهم» ارائهى نامهى اعمال و احضار انبيا و گواهان و داورى به حقّ در قيامت، از امور قطعى است. كلمات«قُضِىَ»، «وُضِعَ» و «جاىءَ» در قالب ماضى مجهول آمده است.
در قيامت گواهان متعدّدى در كار است. انبيا، امامان، فرشتگان، اعضاى بدن، زمين، زمان و.... «الكتاب النبيّين الشهداء»
تمام رفتار و كردار انسان در دنيا تحت نظارت گروهى شاهد و گواه قرار دارد زيرا شرط گواهى دادن در قيامت، حضور و نظارت بر اعمال در دنيا است. «و جيىءَ بالنبيّين و الشهداء»
گرچه در قيامت انبيا نيز مورد سؤال قرار مىگيرند «و لنسئلن المرسلين»
ولى احضار انبيا در اين آيه، به دليل آنكه در كنار كتاب و شهداء قرار گرفته، براى گواهى بر اعمال امّت خودشان است. «و جيىءَ بالنبيّين و الشهداء»
قضاوت و داورى خداوند بر پايه مستندات پرونده اعمال و گواهى پيامبران و شاهدان است. «وضع الكتاب وجيىء بالنبيّين و الشهداء و قُضِىَ»
وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا
وَإِن كَانَ مِثْقَالَ
و ما براي روز قيامت ، ترازوهاي عدل برپا خواهيم كرد، پس در آن روزهيچ ستمي به احدي نخواهد شد و اگر عملي همسنگ دانه ي خردلي هم باشد، ما آن را براي محاسبه خواهيم آورد و همين قدر در دقّت محاسبات كافي است كه ما حسابرس باشيم .
اين آيه بشارتي به نيكوكاران و هشداري به خلافكاران است كه اعمال شما بي كم و كاست ،كيفر و پاداش داده مي شود، چنانكه فيض كاشاني مي گويد هشدار كه هر ذرّه حسابست در اينجاديوان حسابست و كتابست در اينجا خردل نام گياهي است كه دانه هاي بسيار ريز سياه دارد و در كوچكي و حقارت ، ضرب المثل شده است ميزان به معناي وسيله ي سنجش ، بارها در قرآن مجيد مطرح شده و مورد تأكيد خداوند متعال قرار گرفته است . ناگفته پيداست كه سنجش هر چيزي با وسيله اي متناسب با آن صورت مي پذيرد، مثلا براي سنجش درجه ي هوا، آن را با دماسنج ، براي اندازه گيري طول ، آن را با متر و براي سنجش وزن اشيا، آن را با كيلو محاسبه مي كنند. بديهي است كه براي سنجيدن انسان و اعمال او نيز از وسيله اي متناسب با او كه همان انسان كامل است استفاده شود، همانطور كه در روايات آمده است امامان معصوم و انبيا و اوصيا موازين قسط هستند.
فَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَآؤُمُ اقْرَءُواْ كِتَابِيَهْ
حاقه19
پس هر كس كه نامه عملش به دست راستش داده شود، شادى كنان مىگويد بيائيد كتاب مرا بخوانيد.
وَأَمَّا مَنْ أُوتِىَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِى لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ
حاقه 25
و امّا كسى كه نامه عملش به دست چپش داده شود، مىگويد اى كاش نامهام به من داده نشده بود.
وَ الْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَ زِينُهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
اعراف 8
و در آن روز قيامت، سنجش اعمال بر پايهى حقّ است. پس هر كس كارهاى سنجش شدهاش سنگين باشد، پس آنان همان رستگارانند.
«ميزان»، وسيلهى سنجش است و هر چيزى وسيلهى سنجش خاصّى دارد، مثلاً ديوار را با شاقول، گرمى و سردى هوا را با دماسنج، ميوه را با كيلو و پارچه را با متر مىسنجند، همان گونه كه وسيلهى سنجش انسانهاى عادّى، انسانهاى كامل مىباشند.
ميزانِ روز قيامت حقّ و حقيقت است. در آن روز هم حاكميّت با حقّ است، «هنالك الولاية للّه الحقّ»
هم روز حقّ است، «ذلك اليوم الحقّ»
و هم ميزانِ سنجش، حقّ است. «و الوزن يومئذ الحقّ»
امام صادق عليه السلام در تفسير آيهى «ونضع الموازين القسط»
فرمود ميزان، انبيا و اوصيا مىباشند. چنانكه در زيارت مطلقهى حضرت امير عليه السلام مىخوانيم «السّلام على ميزان الاعمال» يعنى اينان، معيار و ميزان سنجش اعمال ديگرانند. حضرت على عليه السلام فرمودند حسنات، موجب سنگينى ميزان و سيّئات و گناهان، موجب سبكى آن است.
تشكيلات قيامت، حساب شده و قانونمند است و حسابرسى، قضاوت، صدور حكم و پاداش و كيفر، همه بر اساس حقّ است. «والوزن يومئذ الحقّ»
خداوند، خواهان رسيدن انسان به حقّ و دستيابى به عقايد و كردارهاى شايسته و صحيح است. «والوزن يومئذ الحقّ»
براى هر كس، چندين وسيله و معيار سنجش و محاسبه در كار است. «موازينه»
توقّع سعادت و پاداش بدون عمل، بيهوده است. «فمَن ثَقُلت ... المفلحون»
مِنْهَا خَلَقْنَاكُمْ وَفِيهَا نُعِيدُكُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُكُمْ تَارَةً أُخْرَى
طه 55
ما شما را از آن زمين آفريديم و در آن باز مي گردانيم و بار ديگر شما رااز آن بيرون مي آوريم .
نهي جمع نهيه از ريشه ي نهي به معناي بازداشتن است و اولي النهي يعني صاحبان عقل وخرد. از اين جهت به عقل ، نهيه مي گويند كه انسان را از پيروي هوسها باز مي دارد.
از پيامبر اكرم ص سؤال كردند اولي النّهي چه كساني هستند؟ حضرت فرمود هم اولوا الاخلاق الحسنه... والبرره بالامّهات و الآباء، والمتعاهدين للفقراء والجيران واليتامي ، و يطعمون الطعام و يفشون السّلام في العالم ، و يصلّون والنّاس نيام غافلون آنان كه داراي اخلاق حسنه اند...، به پدران و مادران نيكي مي كنند، به فقرا و همسايگان نيازمند و يتيمان كمك مي رسانند، به گرسنگان غذا مي دهند، صلح و آسايش در جهان مي گسترانند و
همان هايي كه نماز مي خوانند در حالي كه مردم خوابند و بي خبر.
اميرمؤمنان علي ع راز سجده هاي نماز را اشارات به اين آيه دانسته و فرموده اند معني سجده ي اوّل آن است كه خدايا! من در آغاز از اين خاك بودم ، هنگامي كه سر از سجده برمي داري اشاره به آن دارد كه تو مرا از خاك آفريدي . سجده ي دوّم اين مفهوم را مي رساند كه تو مرا به خاك برمي گرداني ، و بلند شدن از آن ، يعني تو بار ديگر در قيامت مرا از خاك زنده خواهي كرد.
آفرينش نباتات نيز هدفدار است . نبات شتّي ، كلوا و ارعوا
تنوّع نباتات براي تنوّع نيازهاست . نبات شتّي ، كلوا و ارعوا
چهار پايان براي انسان آفريده شده اند. انعامكم
بهره گيري از مادّيات ، شما را از ياد خدا غافل نسازد. كلوا... ان ّ في ذلك لآيات
سرچشمه و مادّه ي خلقت انسان از زمين است . منها خلقناكم
تفكّر در طبيعت يكي از راههاي خداشناسي است . لآيات لاولي النّهي
مهم تر از داشتن عقل ، استفاده وپيروي از آن است . لايات لاولي النّهي
انسان بايد در خاك دفن شود. فيها نعيدكم
معاد، جسماني است . نخرجكم تاره اخري
به کمک توضيحات زير ترجمه را تکميل کنيد.
صور: صور، شيپور اُخۡریٰ: ديگر بار
وُضِعَ: قرار داده شد (می شود)
صَعِقَ: بيهوش شد(می شود)، مُرد (می ميرد)
شُهَداء: گواهان نُفِخَ: دميده شد (می شود)
اَشۡرَقَت: روشن شد(می شود) جیءَ بِ: آورده شوند
قُضِیَ: قضاوت شد (می شود) اوتِیَ: داده شد
پايان دوران زندگی انسان ها در اين جهان با برپايی قيامت همراه است. اين رخداد بزرگ که در آياتی از قرآن کريم ترسيم شده، در دو مرحله انجام می گيرد و در هر مرحله وقايع خاصی رخ می دهد
1- مراحل وقوع قیامت را نام ببرید؟الف - مرحله ی اوّل
ب - مرحله ی دوّم
الف مرحله ی اوّل
در اين مرحله که با پايان يافتن دنيا آغاز می شود، حوادث زير اتفاق می افتد:
2-حوادث مرحله ی اوّل وقوع قیامت را نام ببرید؟
نفخ صور اوّل:
مدهوشی اهل آسمان ها و زمين:
تغيير در ساختار زمين و آسمان ها:
3-از حوادث مرحله ی اوّل وقوع قیامت «نفخ صور اوّل»
را توضیح دهید؟
نفخ صور اوّل: اولين حادثه، نفخ صور است. نفخ صور واقعه ی سهمگينی است که قرآن کريم از آن به «صيحه »نيز ياد کرده است. اين صدای مهيب آسمان ها و زمين را فرا می گيرد و آن چنان ناگهانی رخ می دهد که همه را غافل گير می کند.
4- از حوادث مرحله ی اوّل وقوع قیامت «مدهوشی اهل آسمان ها و زمين » را توضیح دهید؟
مدهوشی اهل آسمان ها و زمين: همه ی اهل آسمان ها و زمين، جز آن ها که خداوند خواسته است، مدهوش می شوند و بساط حيات انسان و ساير موجودات برچيده می شود.
5- از حوادث مرحله ی اوّل وقوع قیامت «تغيير در ساختار زمين و
آسمان ها» را توضیح دهید؟
تغيير در ساختار زمين و آسمان ها: تحولی عظيم در آسمان ها و زمين رخ می دهد، آ نگونه که وضع کنونی تغيير می کند. اين تغيير چنان عميق است که آسما نها و زمين به آسمان ها و زمينی ديگر تبديل می شوند تا مناسب احوال و شرايط قيامت گردند.
آيات اوّل تا پنجم سور هى انشقاق و اوّل تا ششم سور هى تكوير را مطالعه كنيد و تحولاتى را كه براى زمين و آسمان پيش مى آيد يادداشت نماييد.
ب مرحله ی دوّم
در اين مرحله وقايعی رخ می دهد تا انسان ها آماد هی دريافت پاداش و کيفر شوند
6- حوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت را نام ببرید؟
۱ - نفخ صور دوم ۲ - زنده شدن هم هی انسا نها
۳ - نورانی شدن زمين ۴- بر پا شدن دادگاه عدل الهی
۵- حضور شاهدان و گواهان ٦ - قضاوت بر معيار حق
7- دادن نامه ی اعمال
7- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «نفخ صور دوم» و«زنده شدن همه ی انسا نها »را توضیح دهید؟
1- نفخ صور دوم: بار ديگر بانگ سهمناکی در عالم می پيچد و حيات مجدّد انسا ن ها آغاز می شود.
2- زنده شدن همه ی انسا نها: با اين نفخ صور، همه ی مردگان دوباره زنده می شوند واز قبرها بيرون می آيندودرپيشگاه خداوندحاضرمی گردند
8- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «نورانی شدن زمين»را توضیح دهید؟
۳- نورانی شدن زمين: با نوری از جانب پروردگار، زمين روشن می شود تا سرگذشت انسان ها و حوادث تلخ و شيرين و کارهای نيک و بد آن ها را که ديده است، آشکار کند. با اين نورانيت، پرده ها کنار می رود و واقعيت حوادثی که بر زمين گذشته است،پديدارمی گردد
9- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «بر پا شدن دادگاه
عدل الهی »را توضیح دهید؟
۴ - بر پا شدن دادگاه عدل الهی: با آماده شدن صحنه ی قيامت، رسيدگی به اعمال آغاز می شود. ابتدا کتابی قرار داده می شود که در آن کتاب، همه ی اعمال انسان ها از کوچک و بزرگ ثبت است. مردم اعمال خود را در آن کتاب می يابند و گناهکاران می گويند اين چه کتابی است که هيچ کار کوچک و بزرگی را از قلم نينداخته و همه را به حساب آورده است.
10- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «حضور شاهدان و
گواهان»را توضیح دهید؟
۵ - حضور شاهدان و گواهان: براساس آيات و روايات، پيامبران و امامان شاهدان دادگاه عدل الهی هستند؛ همان گونه که در دنيا ناظر و شاهد بر اعمال انسان ها بوده اند. آنان همچنين معيار سنجش اعمال ديگر انسان ها می باشند و چون ظاهر و باطن اعمال انسان ها را در دنيا ديده اند و از هر خطايی مصون و محفوظ اند، بهترين گواهان قيامت اند. رسول خدا(ص)نيز شاهد و ناظر بر همه ی پيامبران و امت هاست.
علاوه بر شهادت پيشوايان، شاهدان ديگری نيز حضور دارند که برخی از آن ها عبارت اند از:
11- شاهدان دادگاه عدل الهی علاوه بر پیشوایان را نام برده
توضیح دهید؟
الف- فرشتگان الهی؛ فرشتگان در طول زندگی انسان ها همواره مراقب آن ها بوده و تمامی اعمال آن ها را ثبت و ضبط کرده اند.
ب - اعضای بدن انسان؛ برخی آيات و روايات از شهادت اعضای بدن انسان ياد می کنند.بدکاران در روز قيامت سوگند دروغ می خورند تا شايد خود را از مهلکه نجات دهند. در اين حال، خداوند بر دهان آن ها مهرخاموشی می زند و اعضا و جوارح آن ها به اذن خداوند شروع به سخن می کنند وعليه صاحب خود شهادت می دهند.
نگاهی به فرشتگان در قرآن:
فرشتگان: کارگزاران نظام هستی و مامور انجام فرامین خداوند در اداره امور هستند، در قرآن برای هر دسته از فرشتگان ماموریت و نقش خاصی تعیین شده است و با همان ماموریت نام گزاری شده اند.
النازعات : جان گیرنده
الصافات و الزاجرات: فشتگانی هستند که در صفوفی منظم اوامر الهی را اجرا می کنند و مردم را از وسوسه باز می دارند و پیوسته به یاد خدا هستند.
تالیات: تلاوت کنندگان پیاپی آیات الهی
ناشرات : فرشتگانی که معارف را گسترش می دهند
فارقات : فرشتگانی که جدا کننده حق و باطل و حلال و حرام از هم
مدبرات : تدبیر کنندگان امور بندگان
برخی فرشتگان برای حفاظت گماشته شده اند. ان علیکم لحافظین
بعضی فرشتگان با اولیا الهی گفتگو دارند، با ذکریا سخن گفته فرزندی بنام یحیی را بشارت دادند فرشتگان با حضرت مریم گفتگو کردند آل عمران 39 آل عمران 42
امداد فرشتگان به رزمندگان در جبهه ها ی جنگ چنانکه در جنگ بدر ، خداوند سه هزار فرشته را به یاری مسلمانان فرستاد. آل عمران 124
برخی فرشتگان مسئول گرفتن جان مردم هستند. سجده 11
دسته ای از فرشتگان مسئول امور عرش الهی هستند حاقه 17
عبادت دائمی و خستگی ناپذیر
دعا و استغفار برای مومنین
صلوات بر پیامبر( ان الله و ملائکه............) احزاب 56
فرشتگان درجاتی دارند و همه در یک مقام نیستند. صافات 164
قدرت تمام فرشتگان یکسان نیست و ظرفیت های متفاوتی دارند.
بعضی از فرشتگان فرمانده هستند و بعضی ها فرمانبر ولی همه معصوم اند و امین.
ایمان به همه فرشتگان لازم است.
انکار فرشتگان در کنار انکار خداوند آمده است . نسا 136
فرشتگان ، لشگر الهی هستند و تعدادشان را جز خداوند هیچ کس نمی داند.
فرشتگان از نور خلق شده اند.
اطاعت مطلق از خدا دارند.
به فرمان خداوند پیشی نمی گیرند.
اطاعت آنان آگاهانه و بر اساس تقوای الهی است .
12- در آيات 20 تا 22 سور ه ى فصّلت بينديشيد و نكاتى را كه درباره ى شهادت دادن اعضاى انسان بيان كرده، ذكر نماييد.
13- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «قضاوت بر معيار حق»
را توضیح دهید؟
٦- قضاوت بر معيار حق: پس از آماده شدن صحن هی قيامت و حضور شاهدان، اعمال، افکار و ني تهای انسا نها در ترازوی عدل پروردگار سنجيده می شود. معيار و وسيله ی سنجش اعمال، حقّ است؛ يعنی، به ميزانی که اعمال مشتمل بر حق و عدل باشد، ارزشمند و سنگين است، در غير اين صورت، سبک خواهد بود و وزنی نخواهد داشت و چون اعمال پيامبران و امامان عين حق و حقيقت است، معيار و ميزان سنجش اعمال سايرين قرار م یگيرد. هر چه عمل انسا نها به راه و روش آنان نزدي کتر باشد، ارزش افزو نتری خواهد داشت.
14- ازحوادث مرحله ی دوم وقوع قیامت «دادن نامه ی اعمال»
را توضیح دهید؟
٧ - دادن نامه ی اعمال: نامه ی عمل نيکوکاران را به دست راست و نامه ی عمل بدکاران را به دست چپ آن ها می دهند. نامه ی عمل انسان با نامه های ثبت شده در دنيا تفاوتی اساسی دارد. نامه های اين دنيا، صرفاً گزارشی از عمل است که به صورت کلمات و نوشته درآمده اما نامه ی عمل انسان به گونه ای است که خود عمل و حقيقت آن را دربردارد. از اين رو، تمام اعمال انسان در قيامت حاضر می شوند و انسان عين اعمال خود را می بيند. کارهای خوب با صورت های بسيار زيبا و لذت بخش تجسم می يابند و کارهای بد با صورت های بسيار زشت و وحشت زا و آزاردهنده مجسّم می شوند.
15- امام صادق (ع) در باره قیامت و نامه ی اعمال انسان هنگام
برپایی قیامت چه می فرماید؟
از امام صادق (ع)پرسيدند: هنگامی که قيامت برپا می شود و نامه ی اعمال انسان را به او می دهند و از او می خواهند که آن را بخواند، آيا او با آنچه در نامه هست، آشناست؟
در پاسخ فرمودند :خداوند متعال «به ياد او »می آورد؛ لذا هيچ چشم برهم زدن و گام برداشتن و سخن و عملی نيست که به ياد نياورد؛ چنان که گويی در همان لحظه انجام داده است.
16 - آيات ۵۱ و ۵۲ سوره ی يس را مطالعه کنيد و بگوييد که نفخ صور ذکر شده در اين آيات مربوط به مرحله ی اوّل است يا دوم؟ همچنين، کافران پس از خروج از قبرها چه می گويند؟این دو آیه، در باره ی نفخ صور دوم است که با آیه ی« ثم نفخ فیه اخری» هر دو به این نفخ صور اشاره دارند و پس از آن، سر نوشت کافران پس از نفخ صور دوم را بیان می کند.
پس از این که مردگان از قبر بر انگیخته می شوند، گفتارشان این است: چه کسی مارا از خوابگاه ما ( قبر خاکی) برانگیخت؟ (حسرت کافران پس از معاد جسمانی) کافران وعده ی خداوند به قیامت را تصدیق می کنند و راستگویی پیامبران در خبر از آخرت، ثابت می شود و کافران به آن اعتراف می کنند.
17- چه شرايطی بر قضاوت در قيامت حاکم است که سبب می شود
هيچ ظلمی اتفاق نيفتد؟
میان محکمه الهی و دادگاه دنیا تفاوت وجود دارد در دادگاه دنیا همواره این احتمال وجود دارد که حق پایمال شودو ظلمی صورت گیرد . این ظلم می تواند از دو جهت باشد یکی از آن جهت که گناهکار و ظالم با حیله های مختلف ظلم و ستم خود را بپوشاند ، به طوری که قاضی نتواند حق را تشخیص دهد .
دیگر ، از جهت قضاوت قاضی است که ممکن است قاضی دقت و کفایت لازم را نداشته باشد یا تحت تاثیر هوای نفس قرار نگیرد و به زیان مظلوم حکم کند در قیامت هر دو جهت برای ظلم منتفی است ، نه گناهکارمی تواند چیزی را از خداوند مخفی کند و نه خداوند به کسی ظلم خواهد کرد زیرا ظلم از صفات سلبیه و نقص است و خداوند از هر نقصی مبراست ظلم در جایی اتفاق می افتد که شخص نیاز داشته باشد و نتواند آن را ، از راه درست بر طرف کند. خداوند نیازی ندارد تا بخواهد برای بدست آوردن آن را از راه درست یا غلط اقدام کند
18- با اين که خداوند حاکم دادگاه است، چه نيازی به شهادت
شاهدان وجود دارد؟
با اینکه دادگاه عدل الهی مانند دادگاه دنیا نیست و همه چیز برای خداوند روشن است اما باز هم در آن دادگاه شاهد وجود خواهد داشت. این شهادت ها برای اثباط چیزی نزد قاضی دادگاه نیست بلکه برای خود شخص گناهکار است تا حقیقت وضع خود را در یابد.
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: دینی سال دوم، ،